رمان تقصیر لیلا نبود.

- هنوز بهوش نیومده . دکترا میگن ضربه ای که به شکمش خورده خیلی عمیقه .
وقتی ماجرا رو براشون تعریف کردم گریه میکردم . به خاطر عشقم ، به خاطر این همه عشقم که به پای لیلا ریختم . به خاطر  ...
مادر فقط نفرین میکرد . سیما باهام گریه میکرد ، به خاطر عشق شکست خورده ی داداشش. یونس کنار بابا ایستاده بود و فکر میکرد . پدر هم زیر لب چیزی رو زمزمه میکرد . حتماً داشت به آبروش فکر میکرد آخه ما کارت عروسیمون رو هم پخش کرده بودیم و بلیط ها رو هم گرفته بودیم تا هفته ی بعد بریم فرانسه . قرار بود من که لیسانس معماری داشتم برم فرانسه و ادامه تحصیل بدم و همونجا زندگی کنیم ، آخه بورسیه قبول شده بودم .
توی خانواده ام تنها کسی که ناراحت نبود ندا بود .
ندا باردار بود ولی چند ساعت کنار اتاق لیلا ایستاده بود وهر چی یونس میگفت بشینه ، گوش نمیداد و میگفت :
-    شاید اشتباهی رخ داده . تو نباید زود قضاوت کنی . من لیلا رو میشناسم . دختر خوبیه .
بلند شدم و به طرف ندا رفتم :
-    چی میگی ندا ؟ نبودی تا پول ها رو توی دست لیلا ببینی . نبودی تا ببینی وقتی لیلا منو دید چطور رنگش پرید . اگه تقصیر لیلا نبود چرا از خودش دفاع نکرد ؟ چرا ساکت بود و اجازه داد بهش تهمت بزنن.

دانلود کتاب  دانلود کتاب الکترونیکی رمان تقصیر لیلا نبود

دانلود کتاب  دانلود کتاب رمان مخصوص موبایل تقصیر لیلا نبود

 

 منبع :

دانلود کتاب

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:رمان ایرانی,داستان,رمان,کتاب رمان,نصر الله پور,
ارسال توسط یاس

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 17
بازدید هفته : 26
بازدید ماه : 28
بازدید کل : 19074
تعداد مطالب : 160
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1



<-PollName->

<-PollItems->